کد مطلب:173389 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114
جون غلام ابی ذر الغفاری (غلام سیاه)
«جون» پیرمردی بود كه غلام ابوذر غفاری بوده و رنگش سیاه بود، ولی قلب او به نور ایمان و دوستی خاندان رسالت سفید و نورانی بود.
پس از وفات ابوذر، پیوسته با خاندان رسالت همراه بود و از غلامان دربار حسینی به شمار می رفت. روز عاشورا از امام علیه السلام اجازه گرفت تا پیكار كند. امام علیه السلام فرمود: ای «جون»! تو پیوسته پیروی از ما كردی، اكنون تو را آزاد كردم، به هر جا می خواهی برو كه گرفتار نشوی.
«جون» عرضه داشت: ای فرزند رسول خدا! در ایام و روزهای فراوان در كمال آسایش در خدمت شما بوده ام، اكنون كه روزگار دگرگون شده، دست از شما بردارم؟ از مروت به دور است! هر چند رنگ من سیاه و بوی من بد، و نژادم پست است، اما امیدوارم كه لیاقت داشته باشم تا در ركاب شما شهید شوم. سپس بوسه بر قدم های امام علیه السلام زد و التماس كرد، تا این كه حضرت اجازه فرمودند. با پیكاری كه كرد، بیست و پنج نفر از كفار را هلاك كرد، و سپس شهید شد.
وقتی امام حسین علیه السلام كنار جسد او حاضر شد، او را دعا كرد و فرمود:
پروردگارا! روی جون را سفید گردان، و بوی او را نیكو، و با خوبان محشور بدار، و بین او و پیامبر و خاندان پیامبر، جدایی مینداز!
و به همین جهت بود كه وقتی طایفه «بنی اسد» برای به خاك سپردن اجساد پاك شهیدان كربلا آمدند، از بركت دعای آن حضرت، بوی خوشی از بدن او به مشامشان رسید.
پس از وفات ابوذر، پیوسته با خاندان رسالت همراه بود و از غلامان دربار حسینی به شمار می رفت. روز عاشورا از امام علیه السلام اجازه گرفت تا پیكار كند. امام علیه السلام فرمود: ای «جون»! تو پیوسته پیروی از ما كردی، اكنون تو را آزاد كردم، به هر جا می خواهی برو كه گرفتار نشوی.
«جون» عرضه داشت: ای فرزند رسول خدا! در ایام و روزهای فراوان در كمال آسایش در خدمت شما بوده ام، اكنون كه روزگار دگرگون شده، دست از شما بردارم؟ از مروت به دور است! هر چند رنگ من سیاه و بوی من بد، و نژادم پست است، اما امیدوارم كه لیاقت داشته باشم تا در ركاب شما شهید شوم. سپس بوسه بر قدم های امام علیه السلام زد و التماس كرد، تا این كه حضرت اجازه فرمودند. با پیكاری كه كرد، بیست و پنج نفر از كفار را هلاك كرد، و سپس شهید شد.
وقتی امام حسین علیه السلام كنار جسد او حاضر شد، او را دعا كرد و فرمود:
پروردگارا! روی جون را سفید گردان، و بوی او را نیكو، و با خوبان محشور بدار، و بین او و پیامبر و خاندان پیامبر، جدایی مینداز!
و به همین جهت بود كه وقتی طایفه «بنی اسد» برای به خاك سپردن اجساد پاك شهیدان كربلا آمدند، از بركت دعای آن حضرت، بوی خوشی از بدن او به مشامشان رسید.